در قسمت اول جنبش های معماری مدرن، 10 جنبش از 19 جنبش معماری مدرن را بررسی کردیم و چگونگی شکل گیری معماری مدرن و تاثیر جنبش های هنری مختلف بر آن را توضیح دادیم. در این مقاله به معرفی 9 جنبش بعدی معماری مدرن می پردازیم.
کوبیسم بر پایۀ درک جدیدی از هنر پدید آمد که بیشتر بر تفسیر هنرمند استوار بود. شالودۀ گرایش کوبیسم را نفوذ سنتهای فلسفی آرمانگرا و جستجو برای اشکال ایدهآل افلاطونی که نماد واقعیتی ورای تغییرات زودگذر جهان خارج بود، شکل میداد. نخستین تجلی گرایشهای کوبیستی، در آثار پل سزان به ظهور رسید. او تمامی فرمهای طبیعت را قابل تجزیه به استوانه، کره و مخروط میدانست و این کیفیت، مشخصهی اصلی هنر کوبیسم را شکل داد.
هنگامی که اوزان فان و لو کور بوزیه ایدئالیسم افلاطونی را با عقاید مربوط به ماشینی کردن و نوگرایی درآمیختند، آن را پوریسم یا نابگرایی نامیدند. در این شیوه، مجموعهای از اشیا را به گونهای رسم میکردند که یا در یکدیگر نفوذ یافته و یا از درون یکدیگر قابل رویت باشند. نفوذ اشیا در یکدیگر، مقدمهای در ترکیب فضای داخلی و خارجی در کارهای معماری گردید. علاوه بر این، هنرمندان این رویکرد، سلسله مراتبی از اشکال هندسی و درجهبندیهای رنگی را مطرح کردند که از لحاظ ترکیببندی تحت تاثیر قوانین نسبت طلایی بودند.
این سبک، مانند اکپرسیونیسم، سبکی اعتراضی در برابر ارزشها و باید و نبایدهای مرسوم بوده است. از عقاید پیروان این سبک در معماری این بود که خراب کردن نیز نوعی آفرینندگی است و در همین راستا، سبک دیکانستراکشن پدید میآید.
این جنبش همزمان با پایان دادائیسم در فرانسه رشد میکند و شیوۀ آن، خلق فضاهای متوهم و غیرواقعی است.
در سورئالیسم، فضاها غیرواقعی و المانها واقعی میباشند؛ در حالیکه در آبستره، حتی المانها هم غیرواقعی هستند.
در این شیوۀ هنری، سطوح هندسی به سادهترین شکل ممکن با یکدیگر ترکیب میشوند و هنرمند در پی آن نیست که با استفاده از سایه-روشن برای ناظر خطای بصری ایجاد کند. از همین رو، رنگها همه خالص و یکدست هستند و همهی تلاش هنرمند معطوف به این است که با سطح، ترکیبی متوازن بیافریند.
دستیل به معنای سبک موجود و نشات گرفته از پیشرفتهای علمی و صنعتی است. پایهگذار دستیل، هنرمند هلندی تئوفان دوسبرگ بود. از نظر پیروان این مکتب، دستیل، تجرید (انتزاع، آبستره) پاسخی هنرمندانه برای ایجاد توازن در عصری است که عدم توازن ناشی از آگاهی و هوشیاری بر آن حاکم است. ایشان معتقد به گونهای هنر انتزاعی با استفاده از شکلهای بنیادی به خصوص مکعب و عناصر عمودی و افقی بودند.
سوپره ماتیسم نام گروهی از هنرمندان بود که تصمیم بر پذیرفتن ماشین به عنوان نماد عصر حاضر داشتند. عنصر اصلی اندیشۀ آنان، رئالیسم ستیزی بود و به اعتقاد ایشان، هنر باید خصوصیات بیانی یک ماشین کارآمد را داشته باشد. عناصر هنر سوپره ماتیسم، مربع، مستطیل، دایره، خطوط متقاطع و رنگهای اصلی بود. اولین صورت آشکار این هنر، مربعی کامل و به رنگ سیاه بر زمینۀ سفید بود که توسط ماله ویچ اجرا شد.
پیشینۀ این جنبش به نمایشگاهی در سال 1905 که توسط گروهی هنرمند فرانسوی به نمایش گذاشته شد، برمیگردد. نمایش رسمی آثار این گروه، با واکنش تند بازدیدکنندگان روبرو شد. آنها با آثارشان به مقابله با سلیقۀ مردم برخاستند. ایشان در آثار خود از رنگهای نامتعارف به گونهای پرخاشگرانه و زمخت و همچنین شکلهای ساده استفاده میکردند و پرسپکتیو و سایه-روشن در آثار آنها جایی نداشت.
نظر خود را بیان کنید :